برای دخترم حلما

درکتاب برای دخترم حلما، زندگی‌نامه داستانی شهید پرویز کرم‌پور را به روایت همسرش، راحله موسوی و قلم سمانه بهار‌لویی می‌خوانید.نشر رسانه قرن نیز این کتاب را به چاپ رسانده است.
درباره کتاب برای دخترم حلما
این‌جا سخن از یک جوان دهه شصتی است. کسی که دربین ما زندگی کرده و شبیه آدم‌های معمولی، سختی های دوران ما را لمس کرده‌است. این کتاب روایتی از سبک زندگی و ویژگی‌های اخلاقی شهید را در قالب مستند داستان از زمان آشنایی با همسرش  تا بعد از شهادت روایت می‌کند.
تکه ای از کتاب
ای افسر رشیدم شهادت برازنده تو بود و لیاقتش را داشتی که در لباس مقدس نیروی‌انتظامی و در روز تاسوعای‌حسینی– علیه السلام – با لبان تشنه به ارباب بی‌کفنمان برسی.
عزیز دلم، فانوسقه نیمه سوخته ات همدم تنهایی ودلتنگی‌هایم شده، از تو برایم همین فانوسقه نیمه سوخته و بوی دود گرفته را آوردند.
از نحوه ی شهادتت قلبم به تنگ آمده. لبهای پر خون و خشک و چاک چاکت دائم در نظرم است.
بارها و بارها، لحظه به لحظه آخرین با هم بودنمان در آمبولانس را زندگی کرده‌ام و اشک ریخته‌ام. صدایت در گوشم است که گفتی: (سادات ،راحله دیدی سوختم!!) و من برایت شروع به روضه خواندن کردم.