قهرمان اسرار

کتاب قهرمان اسرار، داستان زندگی شهید اروجعلی شکری به روایت‌گری خواهر شهید و قلم مجتبی جمالی تبار توسط نشر رسانه‌قرن به چاپ رسیده‌است.
درباره کتاب
این کتاب زندگینامه شهید پرافتخار و قهرمان بزرگی است که جانش را به بهای مثله شدنش توسط منافقین فدای این ملت و کشور کرده است .
او مثل همه ما انسان‌ها، زندگی عادی و پر فراز و نشیبی را داشته‌است اما با شهادت خود پایانی حسینی وار برای خود برگزید.
این کتاب نیز روایت مواجه با این فراز و نشیب‌های زندگی است که از زبان خواهرش، زینب وار روایت شده است.
برشی از کتاب
با رسیدن به سن تکلیف، اروجعلی حس غیرتمندانه‌ای پیدا کرده‌بود. در آن‌زمان به‌خاطر قانون کشف حجاب که چندین سال قبل توسط پهلوی اول در کشور وضع شده بود، عده‌ای از زنان حجابی‌نداشتند و یا عده‌ای آن‌قدر که باید به حجاب مقیّد نبودند. همین باعث شده بود تا اروجعلی وقتی به سن تکلیف رسید، همیشه سربه‌زیر باشد. در کوچه که رفت‌وآمد می‌کرد، عده‌ای از آشناها او را می‌شناختند، اما چون حجابشان کامل نبود، بدون اینکه به آنان نگاهی کند و بخواهد با آنان هم‌کلام شود، از کنارشان عبور میکرد. چند بار اول که بعضی از آن‌ها از بی‌اعتنایی اروجعلی نسبت به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خودشان نزد مادرم شکایت میکردند، مادرم موضوع را برای اروجعلی مطرح می‌کرد تا ببیند دلیل این کارش چیست؟ اروجعلی هم با صراحت می‌گفت که نیازی نیست با نامحرم همکلام شود و این کار هم کار درستی نیست.
البته اروجعلی آنجا که باید صحبت می‌کرد. به‌طور مثال اگر خانمی به کمک نیاز داشت و یا این‌که اگر کسی از او سؤال می‌کرد، جوابش را با ادب خاص خودش که واقعاً پسر مؤدبی بود، می‌داد.